امشب که مسابقات المپیک را می دیدم بی اختیار بعد از هر برد بچه های ایران ، از شادی بغض می کردم!! مسابقات ورزشی و بین المللی جز معدود جاهایی است که همبستگی و روح ملی تمام قد خود را نشان می دهد. هر چند ، چند روزی بود که وقتی نتایج کنکور را می دیدم و اینکه ما در رتبه های اول که خواسته زیادی است ، در رتبه های زیر هزار هم به روایت یکی از دوستان هم ما حداقل در ایرانشهر کسی را نداشتیم ، ناراحت بودم ، اما امشب از یک طرف غرور ملی مان به وجد آمد و و از طرف دیگر دعا کردم که روزی میدانهای بزرگ زیر پاهای بچه های این استان به لرزه در آید و ما هم سهمی در موفقیت های ملی داشته باشیم.
نمی دانم چرا وقتی جمله قبل را می نوشتم ، این تمنایم را فقط یک آرزوی بعید و دست نیافتنی دیدم. آیا می شود روزی رتبه های برتر کنکور از آن فرزندان ما باشد ؟ آیا می شود بچه های استان ما هم روزی بر مدالهای رنگا رنگ جهانی بوسه بزنند ؟ آیا می شود روزی همه ما در جلوی منزل یکی از قهرمانانمان جمع بشویم و برای موفقیت او اشک بریزیم؟ نمی دانم . یکی به من جواب بدهد آیا چنین روزی را من می توانم در حیاتم ببینم ؟.......
چهارشنبه هجدهم مرداد ۱۳۹۱ | 0:11