بارها نوشتم و تاکید کردم که مشکلات استان ما آنچنان تاریخی و گسترده هستند که الزاما" بدست یک دولت و یک شخص نظیر استاندار به تنهایی قابل رفع و حل شدنی نیستند . چرا که جنس مشکلات استان ما ساختاری و در بسیاری از موارد درومی است و تا مادامیکه این مشکلات ساختاری و درونی وجود دارند ، قویترین برنامه ها و کنشگرها هم که به استان ما بیایند نمی توانند گرهی از مشکلات را باز کنند.
جالب است ، عده ای این روزها در یک نگاه تک عاملی فقط دولتها را عامل تغییر و تحولات در جامعه می دانند و به تبع در توهم این هستند که در یک تغییر از از حاتم نارویی به علی اوسط هاشمی همه مشکلات ما حل می شوند . نگاه عوامانه ای که سالهاست نسبت به نمایندگان مجلس هم وجود دارد . خدمت این دوستان عرض می کنم که این نگاه و رویکرد نادرست ، توهمی بیش نیست . دوستان این را مطمئن باشند که توسعه و اصلاح جامعه که شدیدا" نیازمندی و تقاضای جامعه است ، قائم به شخص یا دولت خاصی نیست . بلکه اصلاح و حرکت به سوی توسعه عزم و اراده ای همگانی را می طلبد که افراد و کنشگران آن باید منافع جامعه را بر منافع فردی و باندی خود مقدم شمرده و در سنگرهای مختلف برای بهبود و اصلاح امور تلاش کنند .
هر چند بنده منکر تاثیر گزاری دولتها و نمایندگان عالی آن در بهبود و اصلاح امور نیستم ، و به جد معتقدم که دولتها و برنامه هایشان می توانند تاثیرات مثبت و منفی ایجاد کنند و حتما" برنامه های استاندار جدید نیز می تواند بر خلاف برنامه های دولت گذشته و استاندارش تاثیرات مثبت در جامعه داشته باشد ، اما در مجموع به این اصل اساسی معتقدم که نه دولتها و نه استانداران نمی توانند با یک « اجی مجی و لا ترجی » شرایط نابسمان استان ما را بهبود ببخشند . هر چند در این بیش از صدر روز کار دولت ، با توجه به تنگناهای و تحمیل موانع زیاد بر دولت تغییرات مثبتی اتفاق افتاده است که البته اگر با دید منصفانه نگاه کنیم پرونده دولتها در حوزه عمومی و کلان قابل قبول است ولی در استانی مثل استان ما مشکلات هنوز سرجایشان هستند .
حضور یک ماهه حضور استاندار تا حالا حتی نتوانسته افق و چشم انداز مثبتی را ترسیم کند . برخی از تحلیل گران معتقدند ، بی برنامگی استاندار که در حوزه های مخلف مشهود است ، باعث حضور باندهای قدرت در اطراف وی شده و چشم اندازها را تیره تار کرده است . . چنانکه عرض کردم ، ساختارهای اجتماعی و فرهنگی استان و نگاههای غلطی که در استان جاری و ساری است ، منجر به ظهور گروههایی شده است که در مذهب و قومیت و منافع باندی خود غرق هستند و تحول ، توسعه و تغییر را اصلا" نمی بینند و اگر هم ببیند برایش ذره ای تره خورد نمی کنند و جالب است که همین افراد میداندار شده اند و به نظر می رسد که روی ذهن و نظر استاندار تاثیر گذاشته اند .
توهم را بگذارید کنار ، علی اوسط هاشمی اگر هم از قدر ترین مدیران دولت باشد ، باز در این استان که بخش مهمی از مشکلاتش ساختاری و درونی هستند ، بی برنامه نمی تواند کاری از پیش ببرد. موانع درونی جامعه ما که در قومیت گرایی، ینیاد گرایی مذهبی، اخیرا" محفل گرایی ، ترجیح منافع فردی ، قومی و مذهبی بر منافع کلی و توسعه ای استان ، شکافهای و فاصله های عمیق قومیتی و مذهبی خود را نشان می دهد ، نیازمند تقویت جامعه مدنی عقل گرا و کنش معطوف به توسعه تحول طلبان و توسعه گرایان است. آن چیزی که تا حالا از استاندار جدید حتی در برنامه های اعلام شده اش ندیدیم ، امیدوارم که نیروهای اجتماعی دلسوز و توسعه گرا که دلشان برای پستکی له له نمی زند با رصد دقیق شرایط ، به نقد و روشنگری این گروهها و باندهای ضد توسعه ادامه دهند و این را بدانند که دولتها به تنهایی ، توسعه و رفاه عمومی را به ارمغان نمی آورند ، بلکه باید همه در هر سنگری که هستند اصلاح و بهبود شرایط جامعه را در دستور کارشان قرار داده و از توهم معجزه دولت بیرون بیایند . رسالتهای روشنفکری و روشنگری ایجاب می کند دلسوزان با نقد دقیق و دلسوزانه جامعه راه را بر منفعت طلبان و باندهای طالب قدرت سد کنند و یا حداقل با روشنگری هدف اصلی را که همان ترقی و توسعه جامعه است ، را در این گیرودار و فضای وهم آلود به جامعه نشان دهند .