مرز ارتباط

البته هر چند به دموکراسی عمیقا" اعتقاد دارم و یکی از معیارهای اساسی من برای سنجش هر فرد یا جریانی میزان اعتقاد یا عدم اعتقاد به دموکراسی است و انتخابات  و صندوقهای رای هم تظاهر عینی دموکراسی است ؛ اما آیا آن چیزی که ما عملا" می بینیم دموکراسی است؟ آیا ورود  عینی " زر و زور و تزویر " در فضای انتخاباتی استان ما نماشی کاریکاتور گونه از دموکراسی نیست ؟ آیا جایگزینی طوایف ، عصبیت و احساسات طایفه ای و قومی بجای حزب و عقلانیت مدرن نمایش عقبگرد  از دموکراسی نیست؟ آیا ......

خیلی سخت است که  به خود بقبولانم وارد این فضا شد اما به قول یکی از دوستان هر چند این انتخابات با آنچه ما می خواهیم فرسنگها فاصله دارد اما مگر می شود با بی تفاوتی از انتخابات رد شد؟ درست است که دموکراسی دارد در پای اینگونه انتخابها  ذبح می شود اما تماشای جان دادن   همین اندک دموکراسی  هم سخت است پس  می آییم  فقط برای دموکراسی !!

يك اصل مهم اقتصادي بيان مي دارد كه براي توليد چهار عامل مهم نياز است ( عوامل چهارگانه در توليد) :‌1- زمين 2- سرمايه 3- نيروي كار 4- مديريت .

برخي از متفكرين اهميت مديريت را در زمانه حاضر حتي از عوامل ديگر مهمتر مي دانند و كشور مالزي و يا كره جنوبي را مثال مي زنند كه با درايت و برنامه ريزي مديران كاربلد به نقطه مطلوب فعلي رسيدند . وقتي  مديريت در رشد و توسعه اهميت بيشتري پيدا مي كند كه بدانيم تنها منبع مهم زميني كشور كره جنوبي «گچ» بوده است و يا كشور مالزي« قلع» و حتي كشور مالزي در ابتداي راه توسعه اش حتي منبع مالي ( سرمايه) لازم براي تحرك اقتصادي اش را نيز در اختيار نداشت و با آن فراخوان مشهور مهاتير محمد كه از همه زنان مالزي خواست كه زيورآلاتشان را به دولت قرض دهند توانست با تركيب بهينه عوامل توليد مالزي را به يك كشور توسعه يافته تبديل كند.

 پس  عامل مديريت  و مديران كاربلد از عوامل مهم رشد و توسعه در هر كشوري هستند. با انقلاب مردمي كه در كشور ما صورت گرفت بيش از يك دهه طول كشيد تا توانستيم مديران را به معناي واقعي مدير در كشور تربيت كنيم. اما متاسفانه هر دولتي كه روي كار مي آمد از بالاترين تا پايين ترين رده هاي مديرا ن را بركنار و مديران طرفدار خودش را نيز كه بعضا" تجربه مديريت نداشتند را جايگزين مي كرد. هر چند كه اين اسباب كشي هاي مديران به ضرر جامعه بوده و هست اما بدليل رعايت حداقل اخلاق و توديع و معارفه آبرومند مديران سابق و جديد قابل تحمل بود . متاسفانه رويه و ادبياتي در سالهاي اخير عليه مديران شكل گرفت كه در طول حداقل عمر اينجانب بي سابقه بود.  همه ما واقعه  متكي و عزلش را در سنگال شنيديم . يا گوش استاندار را گرفتن ! و عزل و نصب فاكسي بسياري از مديران در شهرستانها یک رویه عادی شده است.

آخرين دست از اين عزل و نصب هاي غير اخلاقي در شهرستان ايرانشهر صورت گرفت مدير كل راه و ترابری جنوب استان و رئيس شركت مخابرات که عازم  سفر حج بودند  عزل و مديران ديگري بجايشان گذاشته شدند.

 یاذمان باشد مدیران سرمایه های این مملکت هستند و اين چنين بي اخلاقي ها  خيلي از افراد شايسته و كاربلد را كه مي توانستند مديران موفقي براي جامعه اسلامي ما باشند را از فكر پذیرفتن  مسوولیت  دور كرده است.

به اميد موفقيت سرزمين هميشه جاويد ايران

حدود يكماه پيش در مجلس پيشنهادي  توسط برخي از اصولگرايان منتقد  دولت  مطرح شد كه براي محافل سياسي غافلگير كننده بود. اين پيشنهاد « حذف پست رياست جهوري و احياي نخست وزيري بود»‌ . كه نشاندهنده تقابل جدي مجلس و دولت بود . دولتي كه همواره در آماج انتقادات نمايندگان مجلس به خاطر برخي تخلفات و اجرا نكردن مصوبات  قرار دارد. اين پيشنهاد با سخنان آيت الله خامنه اي رهبر معظم انقلاب در جمع هزاران نفر از دانشگا هيان استان  كرمانشاه وارد مرحله جدي تري شد.سحنان مهم  رهبري   در سه محور « جواني ذاتي و طراوت هميشگي اهداف و آرمانهاي نظام » ، « انعطاف در مهندسي نظام » و«  تغيير به هنگام و به موقع» حكايت  از تغييرات در ساختار و نظام سياسي كشور در آينده اي نزديك دارد. هر چند بيشترين بحث حول ماده 177 قانون اساسي  ومواد مربوط به  رييس جمهور و نحوه انتخاب آن از مستقيم( توسط مردم)‌ به غير مستقيم ( توسط منتخبان مردم) است اما با توجه به اينكه بعضي  از مواد قانون اساسي  در طول اين  سالها با نظر به تغييرات در حوزه هاي مختلف  موضوعيت خودشان را از دست داده اند احتمالا"  اين بازنگري بسياري از مواد قانوني را در بر می گيرد.

  به عنوان مثال در ماده 44 قانون اساسي بانكها و معادن را در حوزه  مالكيت دولت قرار داده است اما اقتضائات در اقتصاد كشور ايجاب مي كرد كه براي بهره وري بالاتر بخش خصوصي تقويت شود بنابراين بسياري از بانكها به بخش خصوصي واگذار شد ضمن اينكه بانكهاي خصوصي ديگري نيز مجوز فعاليت يافتند. 

از طرف ديگر با توجه به انتخاب غير مستقيم رييس جمهور يا نخست وزير و انتخاب آن توسط مجلس بحث تحزب و لزوم تقويت احزاب در كشور كه يكي از مقدمات نظام پارلماني است مي طلبد كه به اين مقوله چنانكه رهبر ي در ميان دانشگاهيان استان كرمانشاه  تاكيد داشتند توجهي جدي شود.

 با توجه به اظهارات كدخدايي سخنگوي شوراي نگهبان  ، که با روزنامه شرق  در  همین مورد گفتگو کرده است . و از تمام صاحبنظران خواسته است در  بحث و اظهار نظر در مورد اصلاح قانون اساسي و تغيير نظام رياستي به نظام پارلماني شرکت کنند.

  می طلبد که با توجه به تغيير جايگاه ، اختيارات و شيوه انتخاب رييس جمهور در بازنگري احتمالي ، بازنگري در ماده  115 قانون اساسي نيز  که خواسته بسياري از نخبگان و جامعه اهل سنت كشور است ، نیز مورد توجه قرار گیرد.  اميدواريم كه  كارشناسان و صاحبنظران و قانونگزاران در اصلاح قانون اساسي،  شرايط روز كشور و تغييرات عميقي كه هم در سطح كشور و جهان  علی الخصوص تحولات اخیر  که در منطقه عربی  جهان اتفاق افتاده است را  مورد توجه قرار دهند. .

به اميد سربلندي، توسعه ، عزت  ايران و همه  ايرانيان . 

 اينروزها  بهار عربي پاييز عمر ديكتاتوران  را رقم مي زند . ديكتاتوراني كه سالياني دراز زالو وار  منابع اقتصادي كشورهايشان را مكيده  و نيز  همانند گرگ ملت بي پناه را با انواع و  اقسام شكنجه مي دريدند. اينك خودشان بدست  مردمي افتادند  كه با همان روشها كه از ديكتاتوران آموخته اند  دارند با آنها رفتار مي كنند.

 بن علي فرار كرد ودر غربت و سكوت باقي عمرش را مي گذراند ، مبارك از سرير قدرت به زير آمد و در قفس آهني دادگاه محاكمه شد و حالا هم اخبار ضدو نقيضي در مورد مرگ وي مخابره مي شود. سرهنگ  قذافي بيرحمانه بدست مردماني كه 42 سال زير يوغ ديكتاتوري وي بودند كشته ودر بيابانهاي بي نام و نشان ليبي دفن شد و  به قول مادر بزرگم قبري هم به اسمش نشد. حال سوال اين است كه آيا  با مرگ ديكتاتوران ، ديكتاتوري هم از بين مي رود ؟

 آيا تضميني وجود دارد كه   ويروس كهنه ديكتاتوري و استبداد دوباره بروز نكرده و  سبب بيماري و غده هاي بدخيم و چركيني مانند صدام و قذافي نشود؟    

در بين تحليلهاي مختلفي كه در مورد ديكتاتوري و مرگ قذافي طي اين چند روز  اخير ديدم كمتر موردي اشاره به بسترهاي ظهور و بروز ديكتاتوري  داشت. براي اينكه قضيه اندكي بازتر شود اجازه بدهيد كه ابتدا به يك نظريه مشهور و جالب در رابطه با تربيت خانواده و ديكتاتوري اشاره داشته و سپس نتيجه لازم از بحث را پي بگيريم.

 از دانشكده صنعت و معدن خاش چه خبر؟!!

«ايرانيها حافظه تاريخي خوبي ندارند»  اين جمله قابل تامل ،‌ اشكال و  انتقادي است كه به فرهنگ ايراني گرفته مي شود . يعني بياد نمي آورند كه«  ديروز بر آنها چه رفته است »  تا  با درس گرفتن از تاريخ  ديروز« رفتارها و  كنش سياسي  امروزشان»  را تنظيم كنند.

 مهر امسال  در حالي شاهد شروع سال تحصيلي در دانشگاهها هستيم كه آرزوي چندين چند ساله مردم خاش براي داشتن يك  مركز مهم دانشگاهي دولتي  كه متناسب با استعداد معدني و صنعتي منطقه است هنوز بعد از وعده هاي فراوان حاصل نشده است. چهار سال  نمايندگي مهندس پشنگ مثل برق و باد گذشت . انگار همين ديروز بود كه در گرما گرم رقابتهاي انتخاباتي مجلس هشتم رقابت نفس گيري بين مهندس پشنگ و دكتر شهنوازي براي تصاحب كرسي نمايندگي مردم خاش در  جريان بود و من هم در حال تهيه ويژه نامه انتخاباتي براي اين دو عزيز. و باز يادم نمي رود كه  يكي از جدالهاي مهم تبليغاتي «دكتر»  و« مهندس»  در مورد دانشكده صنعت و معدن خاش بود . دكتر شهنوازي در سخنراني  انتخاباتي اش از گرفتن مجوز براي دانشكده صنعت و معدن خبر داده بود و مهندس پشنگ ...